گپ هایی به سبک بچم علی
علی مامان داره به دوسال ونیمگی نزدیک میشه ومن اصلا باور نمیشه اینقدر زود این روزها گذشته باشه شیرین زبونیهای پسرک البته به گمان ما والا که به نظر خودش کاملا طبیعی میحرفه فراوون شده. گاهی میام بنویسم وکاری پیش میاد وبه کل فراموشم میشه.گاهی میرم فیلم وعکس ازش بگیرم که فوری میگه: بده خودم خود علی جون عسک بگیره واینجوریاست که از این ایام عکس وفیلم وروزانه نوشت زیادی نداریم اسباب بازیهاش وریخته تو خونه ومیخاد ماشین سواری کنه میگه برو بایشت بیاربزار جویو بخاری ومیز میگم اول وسایلت وجمع کن .میگه من نیتونم.میگم میتونی تو قوی هستی مرد شدی.میگه نه من کوچولویم نیتونم کمک کن .میگم نه پسرم میتونی پاشو. برگشته میگه اصلا ...
نویسنده :
مامان علی
20:36